اشعار عاشقانه
مرا صد بار گر ز خود برانی دوستت دارم
به زندان خیانت هم کشانی دوستت دارم
چه سود از مهر ورزیدن،چه حاصل از وفا کردن
مرا لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم
****************
زندگی با صدا شروع میشه بی صدا تموم میشه
عشق با ترس شروع
میشه با شک تموم میشه
دوستی هر وقت میتونه شروع بشه اما هیچ وقت تموم
نمیشه..
وقتی کسی رو دوست داری. حاضری جون فداش کنی
حاضری دنیا رو بدی فقط یک بار نگاهش کنی.
به خاطرش داد بزنی.به خاطرش دروغ بگی
رو همه چیز خط بکشی حتی رو برگ زندگی.
وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه
فقط اونی که عشقته،عاشقی رو بلد باشه.
قید تموم دنیا رو به خاطر اون میزنی
خیلی چیزا رو می شکنی تا دل اون رو نشکنی.
حاضری قلب تو باشه پیش اون گرو
فقط خدا نکرده اون یک وقت بهت نگه برو!!!.
حاضری هر چی دوست نداشت به خاطرش رها کنی
حسابتو حسابی از مردم شهر جدا کنی.
حاضری هر جا که بری به خاطرش گریه کنی
بگی که محتاجشی و به شونه هاش تکیه کنی.
وقتی کسی تو قلبته یک چیز قیمتی داری
دیگه به چشمت نمیاد اگر که ثروتی داری .
حاضری هر چی بشنوی حتی اگر سرزنشه
به خاطر اون کسی که خیلی برات با ارزشه.
حاضری هر کی جز اونو ساده فراموش کنی
پشت سرت هر چی میگن چیزی نگی و گوش کنی...

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
یار بیگانه مشو تا نبری ازخوشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم
رخ بر افروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد بر افراز که از سرو کنی آزادم
شمع هر جمع مشو ورنه بشوری مارا یاد
ترکم مکن تانروی از یادم
شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم
از جور تو حاشا برگرداند روی من از آن روز که در بند توام آزادم
ای کاش آشنایی ها نبود
دلبستگی ها نبود
تاریکی شب ،همیشه مهمان خانه ای نبود
آمدنی درکار نبود
ای کاش و هزاران کاش
گرهی بسته میان نگاه منو تو نبود
دستی به تمنای نوازش محتاج نبود
کلیدی برای گشودن قفل دل ها نبود
مهری بین شمع و پروانه نبودای کاش و هزاران کاش...

کنار سیب و رازقی نشسته عطر عاشقی
من از تبار خستگی, بی خبر از دلبستگی... عاشقم
***********
ابر شدم, صدا شدی
شاه شدم, گدا شدی
شعر شدم, قلم شدی
عشق شدم, تو غم شدی
***********
لیلای من دریای من
آسوده در رویای من
این لحظه در هوای تو
گمشده در صدای تو
من عاشقم مجنونِ تو
گمگشته در بارونِ تو
***********
مجنون،لیلی بی خبر
در کوچه هایت در به در
مست و پریشون و خراب
هر آرزو نقش بر آب
شاید که روزی عاقبت
آروم بگیرد در دلت
***********
کنار هر ستاره ای نشسته ابر پاره ای
من از تبار سادگی بی خبر از دلدادگی... عاشقم
***********
ماه شدم, ابر شدی
اشک شدم, صبر شدی
برف شدم, آب شدی
قصه شدم, خواب شدی
***********
لیلای من دریای من
آسوده در رویای من
این لحظه در هوای تو
گمشده در صدای تو
من عاشقم مجنونِ تو
گمگشته در بارون تو
***********مجنون،لیلی بی خبر
در کوچه هایت در به در
مست و پریشون و خراب
هر آرزو نقش بر آب
شاید که روزی عاقبت
آروم بگیرد در دلت...
در سحرگاه بهاری
ای همه آرامش از تو
در سر انگشتت چه داری
در کتاب قصه ی من
معنی هر دل سپردن
خود شکستن بود و مردن
در غم خود سوگواری
***********
ای همدم ای مرهم
ای خط سرنوشتم
ای همدم ای مرهم
بی تو چه می نوشتم
***********
من چه بودم نقش باطل
قایقی گم کرده ساحل
باهزاران زخم بر دل
از عزیزان یادگاری
بی نیاز از هر نیازی
بی خبر از حیله سازی
با گناه پاکبازی
باختم در هر قماری
***********
ای همدم ای مرهم
ای خط سرنوشتم
ای همدم ای مرهم
بی تو چه می نوشتم
***********
من چه بودم شعله ی درد
قصه ی خاکستر سرد
زخمی دنیای نامرد
قصه ی چشم انتظاری
با من ویرانه از درد
دست تو اما چه ها کرد
ای که با معنای دیگر
عشق را آموزگاری
***********
ای همدم ای مرهم
ای خط سرنوشتم
ای همدم ای مرهم
بی تو چه می نوشتم...

چقدر خوب و روشن است نمای چشم های تو
نمیرسد ستاره ای به پای چشم های تو
به ماه خیره می شوم فقط و گریه می کنم
دلم که تنگ میشود برای چشم های تو
و هی مرور میکنم نگاه اول تو را
اگر نمی رسد به من صدای چشم های تو
تو تا که پلک می زنی به سجده میرود دلم
به پیشگاه اعظم خدای چشم های تو
شبی خراب می شود حصارهای فاصله
و آب می شود دلم به پای چشم های تو
دلم که تنگ میشود برای چشم های تو...

آرزوی من این است
که دو روز طولانی
درکنار تو باشم فارغ از پشیمانیآرزوی من این است
یا شوی فراموشم
یا که مثل غم هر شب گیرمت در آغوشمآرزوی من این است
که تو مثل یک سایه
سر پناه من باشی لحظه تر گریه
آرزوی من این است
نرم و عاشق و ساده
همسفر شوی با من در سکوت یک جاده
آرزوی من این است
هستی تو من باشم
لحظه های هوشیاری مستی تو من باشم
آرزوی من این است
تو غزال من باشی
تک ستاره روشن در خیال من باشی
آرزوی من این است
در شبی پر از رویا
پیش ماه و تو باشم لحظه ای لب دریا
آرزوی من این است
از سفر نگویی تو
تو هم آرزویی کن،اوج آرزویی تو
آرزوی من این است
مثل لیلی و مجنون
پیروی کنیم از عشق،این جنون بی قانون
آرزوی من این است
زیر سقف این دنیا
من برای تو باشم و تو برای من تنها...

عاشق تر از این بودم اگر لحظه ی پرواز
در دست نجیب تو کلید قفسم بود
عاشق تر از این بودم اگر عطر نفسهات
در لحظه ی بی همنفسی ‚ همنفسم بود
عاشق تر از این بودم اگر فاصله ها را
این اینه ی شب زده تکرار نمی کرد
عاشق تر از این بودم اگر هق هق ما را
این سایه ی سرمازده انکار نمی کرد
با تو بهترین بودم ‚ همسایه ی خورشیدی
تو نقش تبسم را ‚ از اینه دزدیدیعاشق تر از این بودم اگر در شب وحشت
مثل تپش دل عاشق زیبا نبودی
عاشق تر از این بودم اگر وقت عبورم
آنسوی سکوت پنجره خواب نبودی
عاشق تر از این بودی اگر ثانیه ها را
اندوه فراموشی من تار نمی کرد
عاشق تر از این بودی اگر این دل ساده
اسرار مرا پیش تو اقرار نمی کرد
با تو بهترین بودم ‚ همسایه ی خورشیدی
تو نقش تبسم را ‚ از آینه دزدیدی

ای کاش می توانستم نشان دهم
که تا کجا دوستت دارم
همیشه در جستجو هستم
اما نمیتوانم راهی بیابم
به آن آنی در تو عاشقم
که تنها خود کاشف آنم
آنی فراتر از تویی که دنیا می شنا سد
و تحسین می کند
آنی که تنها وتنها از آن من است
آنی که هرگز رنگ نمی بازد
وآنی که هرگز نمی توانم عشق از او بر گیرم...
دوستت دارم واسه همیشه
I wish l could make you
Understand how l love you
l am always seeking
but i cant find a way
l love in you a something
that only have descovered
the you_ which is beyond
you of the world that is
admired and known by others
a you which is eapecially mine
...Which cannot evto love
I LOVE YOU For Always

ادامه دارد...